جدیدترین مقالات روانشناسی

معالجه مالیخولیا
مالیخولیا اکثر اوقات با ترکیبی از داروها و سرازیر درمانی به یاور روانشناس عالی و رعایت بعضی تکنیک های شخصی معالجه می‌گردد و یا این دکتر روانشناس که علائم آن رو بهبود می رود.

روانشناسان عموما فعالیت را با تجویز داروهای ضد افسردگی آغاز می نمایند. این داورها اکثر وقت ها با یاری به جذب سروتین، که مسئول اخلاق و خو میباشد و به بهبود خوی و خو و تولید الگوهای خواب سلامت می انجامند. چون بخش اعظمی از اشخاص در گیر به MDD اکثر اوقات دارنده سطح ها زیر سروتونین می باشند. بایستی دقت داشت که مصرف داروهای ضد افسردگی فارغ از تجویز دکتر معالج، اصلا موثر نخواهد بود. بعضی از این داروها میتوانند عوارض جانبی زیادی به عنوان مثال ارتقا وزن و خواب آلودگی تولید نمایند. این مورد ها می بایست به وسیله دکتر معقول گردیده و آن‌گاه داروی مطلوب تجویز خواهد شد. همینطور بعضی از داروهای معالجه مالیخولیا، در زمانه بارداری یا این که شیردهی نهی کردن مصرف دارا‌هستند و می بایست تجویز یا این که جایگزینی آنان بوسیله درمانگر صورت پذیرد.

جاری درمانی که با اسم های دیگری مانند معالجه روانشناختی یا این که گفتار درمانی نیز شناخته می‌شود، می‌تواند به صورت موثری در معالجه مالیخولیا مفید باشد. جلسات سرازیر درمانی به شخص دچار امداد می نماید خویش را با حالت بحرانی و رویدادهای استرس زا، سازگار نمایند، مهارت های ارتباطی خویش را تقویت نمایند، راه و روش های بهتری برای کنار داخل شدن با معضل ها بیابند، عزت نفس خویش را ارتقا دهند (منش های تقویت عزت نفس)، شم رضایت و در دست گرفتن را در معاش خویش به دست آورند و… . جاری درمانی می‌تواند دربرگیرنده الگوهای دیگری مانند دسته درمانی باشد که به شخص قابلیت می‌ دهد تا احساسات خویش را با کسانی که با آن‌ها در تعامل اند، بین بگذارند.

بعضی تکنیک های شخصی نیز در کنار موردها فوق، قادر است در کاهش علائم مالیخولیا، مفید باشد موجب معالجه مالیخولیا گردد. مواقعی مانند تغییر‌و تحول مدل معاش، رژیم غذایی سلامت و موءثر، رخنه‌ اعتیاد، ورزش کردن، خواب مطلوب، عضویت در دسته های حمایتی تندرست، رابطه با اشخاص خوش میان و خوش اخلاق، تغییرات شغلی و اشتغال در محیطی دور از فشارهای عصبی و ناسالم و… از این پاراگراف اند.

پیشگیری از خلل مالیخولیا
مالیخولیا یا این که افسردگی مهم، چیزی بالاتر از شم حزن و غم و انزوا میباشد. اکثر وقت ها با علائم فیزیکی نیز همدم میباشد و نباید آن را با افسردگی های مقطعی که به طور کوتاه مقطع و در حالت بحرانی رخداد می افتد، غلط گرفت.

مبادرت برای معالجه مشکل مالیخولیا هرچه زودتر صورت بپذیرد، اثرگذارتر خواهد بود. هرچه ارتفاع دوران علائم بیشتر باشد، تایید معالجه و قابلیت و امکان پیشگیری از نقص‌ مالیخولیا کمتر گردد و یا این که حتی معالجه را غیرممکن خواهد کرد.

نباید تصور کرد که کودک ها از ابتلا به افسردگی در حفاظت اند. بروز تغییرات خلقی و رفتاری، شبیه تغییرات نام برده در علائم، به خصوص برای کودکانی که پایین فشارهای مالی، رفتاری، جنسی و… بوده اند، نیز قادر است به نوعی هشدار خطر ابتلا به افسردگی باشد.

خطر ذهن ها و مبادرت به قتل نفس در مبتلایان به افسردگی خراب، همواره بالا میباشد و نباید از آن غفلت کرد. در شرایطی که که علائم و علامت هایی مانند کلام درباره قتل نفس یا این که مرگ، وصیت کردن و خداحافظی کردن با دوستان و خانواده، بهبود ناگهانی و بی استدلال موقعیت خلقی و سرخوشی درین اشخاص مشاهده گردد، میتواند آرم دهنده خطر قتل نفس در آن‌ها باشد.

درباره کسانی که پایین معالجه افسردگی خراب قرار دارا هستند، جدا مصرف داروها یا این که تغییر‌و تحول دز آنها و جدا جلسات به صورت ناگهانی، می‌تواند اثرات سوئی بر فرایند بیماری در شخص داشته باشد.
خلل شخصیت اجتنابی چیست؟
به حافظه میاورید واپسین باری که در سخن کردن با کسی یا این که تعامل در یک وضعیت اجتماعی خلل داشتید چه هنگامی بود؟ چقدر برای شما حس بدی داشت که بدون چاره شدید در آن وضعیت اجتماعی کمپانی فرمایید؟ چقدر فرصت سپری شد تا بتوانید در دست گرفتن احساسات خویش را در اختیار گرفته و به شرایط برگردید؟ احتمالا مجال متعددی را طی نکرده اید. البته برای هر کس مبتلا خلل شخصیت اجتنابی یا این که به عبارتی ایراد شخصیت غربت گزین میباشد، حتی حضور در اینگونه حالت هایی بسیار سخت بوده و برقراری تعامل را نسبتاً ناممکن میپندارند. انگیزه این ایراد، به بقیه خصوصیت های شخص مانند عزت نفس بسیار ذیل و واهمه از طرد شدن، مربوط می گردد. به همین منجر قرار تصاحب کردن در شرایط های اجتماعی که ممکن میباشد باعث به برانگیختن اینگونه احساسی در آن‌ها گردد، تماما آنان را ذیل تأثیر قرار می دهد. این بدان معنا میباشد که آن‌ها میل دارا‌هستند تا حد قابلیت و امکان از تعاملات اجتماعی اجتناب نمایند و در ساخت رابطه ها سلامت با نقص‌ مواجه شوند.

از آن جا که شخص در گیر به ایراد شخصیت اجتنابی، خوف شدیدی از طرد شدن داشته و برآیندهای مثبتی نسبت به خویش ندارد، این نظر را دارد که همۀ اجرا و خوی و گفتارش برای سایرین احمقانه به حیث میرسد. در فیض، تنهایی و عدم رابطه با سایر افراد را، آسوده خیس از طرد شدن و احمق به حیث وصال میدانند. برای عده ای که از خلل شخصیت اجتنابی سختی میبرند، این تنهایی اکثر وقت ها می ‌تواند بر شخصیت آنها اثر گذار باشد و تعاملات رشته ‌ای، اجتماعی و ضروری آن‌ها‌را به خطر بیندازد.

علائم و نشان های ایراد شخصیت اجتنابی
تعدادی آرم و نشانۀ گوناگون وجود دارااست که اکثر وقت ها برای تشخیص ایراد شخصیت اجتنابی به کار گیری میگردد. در شرایطی‌که چه که عالی میباشد این تشخیص بوسیله روانشناس یا این که روانپزشک شکل گیرد ولی کلاً می اقتدار خصوصیت های اشخاص دارنده این مشکل را در در مفاد پایین خلاصه کرد:

از هرگونه توصیه یا این که عیب گیری یا این که عدم پذیرش پیشنهادات و اقداماتشان به شدت جراحت میبینند.
فاقد هرگونه رابطۀ مجاورت و صمیمی در یک فضا فردی یا این که ماهر میباشند.
از حالت هایی که ممکن میباشد احتمال رابطه و تماس با اشخاص دیگر را ارتقاء می‌دهد، غربت می نماید.
اکثر اوقات مشاغل، تفریحات یا این که شغل هایی را برمی گزینند که تعامل با دیگرافراد در آنها محصور میباشد.
به جهت واهمه از اشتباه کردن، شرم ساری و رودربایستی شدیدی در وضعیت های اجتماعی دارا‌هستند.
نسبت به خویش شم حقارت یا این که عدم جذابیت اجتماعی شدیدی دارا هستند.
اکثر وقت ها از ریسک کردن، آزمون کردن چیزهای نو یا این که تجربۀ شرایط های جدید می پرهیزند.
نسبت به حرف کردن با سایر افراد یا این که مشغول شدن در مسائل، بی میلی شدیدی دارا هستند.
همانطور که گفته شد، ممکن میباشد تنی چند از این علائم، در هر کدام از ما در یک بازه وقتی چهره دهد، البته هر که نقص‌ شخصیت اجتنابی را تجارب می نماید، به طور تقریب کل معاش خویش را با این محدودیت ها میگذراند. برای آن‌ها بسیار سخت یا این که حتی نا ممکن میباشد که از دور و بر امن خویش بیرون شوند یا این که هر کاری جاری ساختن دهند که ممکن میباشد سبب ساز به تجربۀ احساسات نا مطلوب گردد. هر اشتباهی، هرچند خرد یا این که پیش پا افتاده برای دیگرافراد، میتواند برای شخصی که از این مشکل مشقت میبرد، فاجعه توشه تلقی خواهد شد. این سبب ساز به اجتناب بدون نقص از مجموع تعاملات ممکن برای پرهیز از ایرادات و حس رودربایستی زدگی می‌شود.

معالجه مالیخولیا
مالیخولیا اکثر اوقات با ترکیبی از داروها و سرازیر درمانی به یاور روانشناس عالی و رعایت بعضی تکنیک های شخصی معالجه می‌گردد و یا این دکتر روانشناس که علائم آن رو بهبود می رود.

روانشناسان عموما فعالیت را با تجویز داروهای ضد افسردگی آغاز می نمایند. این داورها اکثر وقت ها با یاری به جذب سروتین، که مسئول اخلاق و خو میباشد و به بهبود خوی و خو و تولید الگوهای خواب سلامت می انجامند. چون بخش اعظمی از اشخاص در گیر به MDD اکثر اوقات دارنده سطح ها زیر سروتونین می باشند. بایستی دقت داشت که مصرف داروهای ضد افسردگی فارغ از تجویز دکتر معالج، اصلا موثر نخواهد بود. بعضی از این داروها میتوانند عوارض جانبی زیادی به عنوان مثال ارتقا وزن و خواب آلودگی تولید نمایند. این مورد ها می بایست به وسیله دکتر معقول گردیده و آن‌گاه داروی مطلوب تجویز خواهد شد. همینطور بعضی از داروهای معالجه مالیخولیا، در زمانه بارداری یا این که شیردهی نهی کردن مصرف دارا‌هستند و می بایست تجویز یا این که جایگزینی آنان بوسیله درمانگر صورت پذیرد.

جاری درمانی که با اسم های دیگری مانند معالجه روانشناختی یا این که گفتار درمانی نیز شناخته می‌شود، می‌تواند به صورت موثری در معالجه مالیخولیا مفید باشد. جلسات سرازیر درمانی به شخص دچار امداد می نماید خویش را با حالت بحرانی و رویدادهای استرس زا، سازگار نمایند، مهارت های ارتباطی خویش را تقویت نمایند، راه و روش های بهتری برای کنار داخل شدن با معضل ها بیابند، عزت نفس خویش را ارتقا دهند (منش های تقویت عزت نفس)، شم رضایت و در دست گرفتن را در معاش خویش به دست آورند و… . جاری درمانی می‌تواند دربرگیرنده الگوهای دیگری مانند دسته درمانی باشد که به شخص قابلیت می‌ دهد تا احساسات خویش را با کسانی که با آن‌ها در تعامل اند، بین بگذارند.

بعضی تکنیک های شخصی نیز در کنار موردها فوق، قادر است در کاهش علائم مالیخولیا، مفید باشد موجب معالجه مالیخولیا گردد. مواقعی مانند تغییر‌و تحول مدل معاش، رژیم غذایی سلامت و موءثر، رخنه‌ اعتیاد، ورزش کردن، خواب مطلوب، عضویت در دسته های حمایتی تندرست، رابطه با اشخاص خوش میان و خوش اخلاق، تغییرات شغلی و اشتغال در محیطی دور از فشارهای عصبی و ناسالم و… از این پاراگراف اند.

پیشگیری از خلل مالیخولیا
مالیخولیا یا این که افسردگی مهم، چیزی بالاتر از شم حزن و غم و انزوا میباشد. اکثر وقت ها با علائم فیزیکی نیز همدم میباشد و نباید آن را با افسردگی های مقطعی که به طور کوتاه مقطع و در حالت بحرانی رخداد می افتد، غلط گرفت.

مبادرت برای معالجه مشکل مالیخولیا هرچه زودتر صورت بپذیرد، اثرگذارتر خواهد بود. هرچه ارتفاع دوران علائم بیشتر باشد، تایید معالجه و قابلیت و امکان پیشگیری از نقص‌ مالیخولیا کمتر گردد و یا این که حتی معالجه را غیرممکن خواهد کرد.

نباید تصور کرد که کودک ها از ابتلا به افسردگی در حفاظت اند. بروز تغییرات خلقی و رفتاری، شبیه تغییرات نام برده در علائم، به خصوص برای کودکانی که پایین فشارهای مالی، رفتاری، جنسی و… بوده اند، نیز قادر است به نوعی هشدار خطر ابتلا به افسردگی باشد.

خطر ذهن ها و مبادرت به قتل نفس در مبتلایان به افسردگی خراب، همواره بالا میباشد و نباید از آن غفلت کرد. در شرایطی که که علائم و علامت هایی مانند کلام درباره قتل نفس یا این که مرگ، وصیت کردن و خداحافظی کردن با دوستان و خانواده، بهبود ناگهانی و بی استدلال موقعیت خلقی و سرخوشی درین اشخاص مشاهده گردد، میتواند آرم دهنده خطر قتل نفس در آن‌ها باشد.

درباره کسانی که پایین معالجه افسردگی خراب قرار دارا هستند، جدا مصرف داروها یا این که تغییر‌و تحول دز آنها و جدا جلسات به صورت ناگهانی، می‌تواند اثرات سوئی بر فرایند بیماری در شخص داشته باشد.
خلل شخصیت اجتنابی چیست؟
به حافظه میاورید واپسین باری که در سخن کردن با کسی یا این که تعامل در یک وضعیت اجتماعی خلل داشتید چه هنگامی بود؟ چقدر برای شما حس بدی داشت که بدون چاره شدید در آن وضعیت اجتماعی کمپانی فرمایید؟ چقدر فرصت سپری شد تا بتوانید در دست گرفتن احساسات خویش را در اختیار گرفته و به شرایط برگردید؟ احتمالا مجال متعددی را طی نکرده اید. البته برای هر کس مبتلا خلل شخصیت اجتنابی یا این که به عبارتی ایراد شخصیت غربت گزین میباشد، حتی حضور در اینگونه حالت هایی بسیار سخت بوده و برقراری تعامل را نسبتاً ناممکن میپندارند. انگیزه این ایراد، به بقیه خصوصیت های شخص مانند عزت نفس بسیار ذیل و واهمه از طرد شدن، مربوط می گردد. به همین منجر قرار تصاحب کردن در شرایط های اجتماعی که ممکن میباشد باعث به برانگیختن اینگونه احساسی در آن‌ها گردد، تماما آنان را ذیل تأثیر قرار می دهد. این بدان معنا میباشد که آن‌ها میل دارا‌هستند تا حد قابلیت و امکان از تعاملات اجتماعی اجتناب نمایند و در ساخت رابطه ها سلامت با نقص‌ مواجه شوند.

از آن جا که شخص در گیر به ایراد شخصیت اجتنابی، خوف شدیدی از طرد شدن داشته و برآیندهای مثبتی نسبت به خویش ندارد، این نظر را دارد که همۀ اجرا و خوی و گفتارش برای سایرین احمقانه به حیث میرسد. در فیض، تنهایی و عدم رابطه با سایر افراد را، آسوده خیس از طرد شدن و احمق به حیث وصال میدانند. برای عده ای که از خلل شخصیت اجتنابی سختی میبرند، این تنهایی اکثر وقت ها می ‌تواند بر شخصیت آنها اثر گذار باشد و تعاملات رشته ‌ای، اجتماعی و ضروری آن‌ها‌را به خطر بیندازد.

علائم و نشان های ایراد شخصیت اجتنابی
تعدادی آرم و نشانۀ گوناگون وجود دارااست که اکثر وقت ها برای تشخیص ایراد شخصیت اجتنابی به کار گیری میگردد. در شرایطی‌که چه که عالی میباشد این تشخیص بوسیله روانشناس یا این که روانپزشک شکل گیرد ولی کلاً می اقتدار خصوصیت های اشخاص دارنده این مشکل را در در مفاد پایین خلاصه کرد:

از هرگونه توصیه یا این که عیب گیری یا این که عدم پذیرش پیشنهادات و اقداماتشان به شدت جراحت میبینند.
فاقد هرگونه رابطۀ مجاورت و صمیمی در یک فضا فردی یا این که ماهر میباشند.
از حالت هایی که ممکن میباشد احتمال رابطه و تماس با اشخاص دیگر را ارتقاء می‌دهد، غربت می نماید.
اکثر اوقات مشاغل، تفریحات یا این که شغل هایی را برمی گزینند که تعامل با دیگرافراد در آنها محصور میباشد.
به جهت واهمه از اشتباه کردن، شرم ساری و رودربایستی شدیدی در وضعیت های اجتماعی دارا‌هستند.
نسبت به خویش شم حقارت یا این که عدم جذابیت اجتماعی شدیدی دارا هستند.
اکثر وقت ها از ریسک کردن، آزمون کردن چیزهای نو یا این که تجربۀ شرایط های جدید می پرهیزند.
نسبت به حرف کردن با سایر افراد یا این که مشغول شدن در مسائل، بی میلی شدیدی دارا هستند.
همانطور که گفته شد، ممکن میباشد تنی چند از این علائم، در هر کدام از ما در یک بازه وقتی چهره دهد، البته هر که نقص‌ شخصیت اجتنابی را تجارب می نماید، به طور تقریب کل معاش خویش را با این محدودیت ها میگذراند. برای آن‌ها بسیار سخت یا این که حتی نا ممکن میباشد که از دور و بر امن خویش بیرون شوند یا این که هر کاری جاری ساختن دهند که ممکن میباشد سبب ساز به تجربۀ احساسات نا مطلوب گردد. هر اشتباهی، هرچند خرد یا این که پیش پا افتاده برای دیگرافراد، میتواند برای شخصی که از این مشکل مشقت میبرد، فاجعه توشه تلقی خواهد شد. این سبب ساز به اجتناب بدون نقص از مجموع تعاملات ممکن برای پرهیز از ایرادات و حس رودربایستی زدگی می‌شود.