معاش با یک خودشیفته، چه گونه با وی واکنش کنم؟
احتمالا تمامی ما یک نفر را میشناسیم که خودر را خیلی قبول داراست و سایرافراد را دست تحت فرض میکند و حقی برای دور و بری ها خویش قائل وجود ندارد. اینگونه فردی به لحاظ بشر وحشتناک و غیرقابل تحملی میرسد. معاش کردن با یه فرد خودشیفته می تواند بهشدت ناامید دکتر روانشناس کننده باشد.
در نوشتهعلمی گذشته در ارتباط مشکل شخصیت خودشیفته و راهکارهای درمانی حرف کردیم. درین نوشتهیعلمی قصد داریم چندین تکنیک رفتاری در مواجهه با اینگونه کسانی را به دوروبری ها شخص خودشیفته یادگرفتن دهیم. مشکل شخصیت خودشیفته، یکی اشکال اختلالات شخصیت میباشد.
میتوان خاطرنشان کرد کلیه آدمها درصدی خودشیفته میباشند، البته آنچه از آن تحت عنوان مشکل شخصیتی خودشیفتگی اسم میبرند، به مواقعی گفته میگردد که درصد خودشیفتگی بیش تر از حد معمول باشد.
علائم شخص خودشیفته
فرد خودشیفته خویش را استثنایی و منحصر میداند. برای مثال: اسم وی، شایسته ترین نام میباشد، مجال تولدش شایسته ترین، شهر یا این که محلهء به دنیاآمدن ش منزلت خاص تاریخی داراست و ۵۰۰ سال پیشین شخص مهمی در آنجا متولد گردیدهاست.
انتظار دارد دیگرافراد اورا استثنایی بدانند، ورودش به ضیافت بایستی به طور کامل محسوس باشد.
فکر میکنند مدام حق با آنهاست. سایر افراد بایستی حیث آنهارا در امر رنگها و طعمها بپذیرند و می بایست به حقانیت وی اعتراف نمایند.
عشق عجیبی داراهستند که گزینه حمد و پرستش قرار گیرند. تملق و چاپلوسی (حتی لاف و زشتش) را دوست دارااست.
این نظر را دارد که بایستی با اشخاص اساسی و مشهور در امر باشد. از منزل ای که مجاورت منزل اشخاص مهمی بوده کلام می نماید. داشتن ارتباط با اشخاص اساسی برایش بزرگی میآورد، و برعکس. در صورتیکه مجبور به ارتباط با اشخاص سطح ذیل جامعه داشته باشد، آنرا نهفته می نماید.
توقع دارد کلیه قدر اورا بدانند و از کاری که کرده تمجید نمایند و کلیه از آن آگاه باشند. درصورتی که مامان یا این که بابا بوده، فرزندان می بایست از خیر های وی بگویند.
برای همگی چیز توضیح و توجیه داراست. قدرت این را دارااست که با وجود اینکه کاری بد و نادرست کرده، آن را آنقدر بپیچاند که به نوعی عالی جلوه دهد.
همت دارااست که مدام دیدنی و جالب باشند. جذابیت در آرایش و پیرایش، ذکر خویش، برخوردشان، کاربرد کلمه ها و کلماتشان می شود مشاهده کرد.
واهمه عجیبی از معمولی دیدن و ساده بودن خویش داراهستند. از انسانهای معمولی و بی آلایش بدشان میآید.
چیزهای ناقص و ناکامل را بد و خطا میدانند. براین باوراند: یا این که ضیافت نده، یا این که جوری بده که زبانزد تمامی خواهد شد. نباید کاری کرد، مگر اینکه شایسته ترین باشد. نوعی کمال پرستی دارا هستند. نسبت به بعضا امور وسواس شدیدی پیدا می نمایند و وقت و نیروی شدیدی صرف آن می نمایند.
درخصوص موفقیتهای داشته و نداشته خویش بسیار اغراق مینمایند. اینگونه و چنان بودهاند و فی مابین دوستان اینگونه جایگاهی داشتهاند و ….
نکته جذاب دقت
اشخاص خودشیفته در عین اکنون هم می تواند هم جالب و هم ترسناک باشد. به این دلیلکه معمولا اینگونه عده ای، در ظواهر شخصیتی موجه داراهستند، اکثر وقت ها همگی چیز را می دانند، نسبتاً معدود خطا مینمایند. اما متاسفانه این مدام شخص مقابل اوست که مرادهایش را نادیده می گیرد و فرمانبردار می گردد. و ولی این خطر وجود دارااست که جذابیتهای ظاهری شخص خودشیفته در روزگار شناخت سبب ساز کشش سمت مقابل و تصمیم به وصلت خواهد شد.
مهارت های رفتاری با شخص خودشیفته
خاطر بگیرید که چه چیزی قابل گفتوگو میباشد و چه چیزهایی وجود ندارد
وی خیلی بیپروا خرج می کنه. چرا؟ زیرا هر چیز دلش بگه رو میخواد و هیچ راهی هم وجود ندارد! وی نمیخواهد با قانون ها “احمقانه” شما محصور گردد. و میگه تنها یه توشه معاش میکنه، پس چرا خویش را محصور نماید؟ و این شما می باشید که می بایست با وی هماهنگ باشید، وی از منظور اش کوتاه نخواهد آمد. در اینگونه قوانینی، خوب میباشد بدانید چه موضوعاتی را تا چه حدی میتوانید تحمل نمائید.
اما این بهاین مضمون وجود ندارد که وی ظریف بر پایه ی منظور شما خوی نماید، در عین حالا بهاین معنا وجود ندارد که از توان نفوذ خویش برای پرهیز از خارج داخل شدن الگوها به کار گیری نکنید. شما ممکن استبعضی از رفتارها را دوست نداشته باشید البته اگرکه صورت دهند مورد بزرگی وجود ندارد. ولی در بعضی موردها مورد متعدد میباشد و شما اصلا نمی توانید آن کردار خاص را تحمل نمایید. به طبع در فرصتی مطلوب برای گزینش حدود و مرزهای این دونوع کردار بصورت روشن با یکدیگر کلام نمایید.
بدانید چه وقتی در معرض انفجار قرار دارید
زمانی همسر خودشیفته شما چیزی میگوید، بعدا اعلام کردن آن را انکار مینماید و یا این که داعیه مینماید که چیز دیگری گفتهمیباشد، ممکن میباشد شما به عقل خودتون شک وتردید نمایید!
اینجانب دیوونه ام؟ اینجا چه خبره؟
شخص خودشیفته ممکن میباشد اینسیرتکامل رفتارها را اجرا دهد تا شما تعادل خویش را از دست بدهید.
خواب دیدم؟ خل و چله؟ اینجانب دیوونهام؟
به احتمال زیاد، وی فقط به نیازش به طور لحظهای جواب میدهد و آنچه را که تا قبل از این گفته بود فراموش مینماید.
درایت پیشین از چنین موردها، به مراقبت خونسردی شما هنگام وقوع امداد میکند تا کمتر اذیت گردید.
انکار سرکشیهای هیجانی اورا تحمل نکنید
گه گاه شما از دست یکدیگر غمگین می شوید و نیاز دارید که مدتی جریان اتفاق افتاده را رها نمائید. البته اینکه چهطور میاقتدار از رمز مسائل رد شد، بسیار اصلی میباشد. در صورتیکه با تحقیر و بیاحترامی با شما سخن می شود، این فعالیت را تحمل نکنید. طریق واکنش با مساله را پیش از وقوع معلوم نمائید. از گذشته روشن سازی فرمایید که با انکار رفتارهای زشتش کنار نخواهید آمد.
مهارت گفتگو را بیاموزید
صرفا به جهت اینکه خودشیفته چیزی را میخواهند بدین مضمون وجود ندارد که وی مسلما بایستی آن را بدست آورد. صرفا به دلیل آنکه خویش را با اجبار ابراز مینماید، بدین معنا وجود ندارد که بایستی از مراد اش تبعیت فرمایید. شما می بایست بدانید که چقدر توان دارید، از آن به چه شکل و چطور به کارگیری نمایید و اقتدار خویش را در گفتگو عملی فرمائید.
مهارت های گفتمان مخصوصا با اشخاص سخت را خاطر بگیرید. این مهارت به اکثری از قضیه های معاش امروز و بعدی شما امداد خواهد کرد.
معاش با یک خودشیفته، چه گونه با وی واکنش کنم؟
احتمالا تمامی ما یک نفر را میشناسیم که خودر را خیلی قبول داراست و سایرافراد را دست تحت فرض میکند و حقی برای دور و بری ها خویش قائل وجود ندارد. اینگونه فردی به لحاظ بشر وحشتناک و غیرقابل تحملی میرسد. معاش کردن با یه فرد خودشیفته می تواند بهشدت ناامید دکتر روانشناس کننده باشد.
در نوشتهعلمی گذشته در ارتباط مشکل شخصیت خودشیفته و راهکارهای درمانی حرف کردیم. درین نوشتهیعلمی قصد داریم چندین تکنیک رفتاری در مواجهه با اینگونه کسانی را به دوروبری ها شخص خودشیفته یادگرفتن دهیم. مشکل شخصیت خودشیفته، یکی اشکال اختلالات شخصیت میباشد.
میتوان خاطرنشان کرد کلیه آدمها درصدی خودشیفته میباشند، البته آنچه از آن تحت عنوان مشکل شخصیتی خودشیفتگی اسم میبرند، به مواقعی گفته میگردد که درصد خودشیفتگی بیش تر از حد معمول باشد.
علائم شخص خودشیفته
فرد خودشیفته خویش را استثنایی و منحصر میداند. برای مثال: اسم وی، شایسته ترین نام میباشد، مجال تولدش شایسته ترین، شهر یا این که محلهء به دنیاآمدن ش منزلت خاص تاریخی داراست و ۵۰۰ سال پیشین شخص مهمی در آنجا متولد گردیدهاست.
انتظار دارد دیگرافراد اورا استثنایی بدانند، ورودش به ضیافت بایستی به طور کامل محسوس باشد.
فکر میکنند مدام حق با آنهاست. سایر افراد بایستی حیث آنهارا در امر رنگها و طعمها بپذیرند و می بایست به حقانیت وی اعتراف نمایند.
عشق عجیبی داراهستند که گزینه حمد و پرستش قرار گیرند. تملق و چاپلوسی (حتی لاف و زشتش) را دوست دارااست.
این نظر را دارد که بایستی با اشخاص اساسی و مشهور در امر باشد. از منزل ای که مجاورت منزل اشخاص مهمی بوده کلام می نماید. داشتن ارتباط با اشخاص اساسی برایش بزرگی میآورد، و برعکس. در صورتیکه مجبور به ارتباط با اشخاص سطح ذیل جامعه داشته باشد، آنرا نهفته می نماید.
توقع دارد کلیه قدر اورا بدانند و از کاری که کرده تمجید نمایند و کلیه از آن آگاه باشند. درصورتی که مامان یا این که بابا بوده، فرزندان می بایست از خیر های وی بگویند.
برای همگی چیز توضیح و توجیه داراست. قدرت این را دارااست که با وجود اینکه کاری بد و نادرست کرده، آن را آنقدر بپیچاند که به نوعی عالی جلوه دهد.
همت دارااست که مدام دیدنی و جالب باشند. جذابیت در آرایش و پیرایش، ذکر خویش، برخوردشان، کاربرد کلمه ها و کلماتشان می شود مشاهده کرد.
واهمه عجیبی از معمولی دیدن و ساده بودن خویش داراهستند. از انسانهای معمولی و بی آلایش بدشان میآید.
چیزهای ناقص و ناکامل را بد و خطا میدانند. براین باوراند: یا این که ضیافت نده، یا این که جوری بده که زبانزد تمامی خواهد شد. نباید کاری کرد، مگر اینکه شایسته ترین باشد. نوعی کمال پرستی دارا هستند. نسبت به بعضا امور وسواس شدیدی پیدا می نمایند و وقت و نیروی شدیدی صرف آن می نمایند.
درخصوص موفقیتهای داشته و نداشته خویش بسیار اغراق مینمایند. اینگونه و چنان بودهاند و فی مابین دوستان اینگونه جایگاهی داشتهاند و ….
نکته جذاب دقت
اشخاص خودشیفته در عین اکنون هم می تواند هم جالب و هم ترسناک باشد. به این دلیلکه معمولا اینگونه عده ای، در ظواهر شخصیتی موجه داراهستند، اکثر وقت ها همگی چیز را می دانند، نسبتاً معدود خطا مینمایند. اما متاسفانه این مدام شخص مقابل اوست که مرادهایش را نادیده می گیرد و فرمانبردار می گردد. و ولی این خطر وجود دارااست که جذابیتهای ظاهری شخص خودشیفته در روزگار شناخت سبب ساز کشش سمت مقابل و تصمیم به وصلت خواهد شد.
مهارت های رفتاری با شخص خودشیفته
خاطر بگیرید که چه چیزی قابل گفتوگو میباشد و چه چیزهایی وجود ندارد
وی خیلی بیپروا خرج می کنه. چرا؟ زیرا هر چیز دلش بگه رو میخواد و هیچ راهی هم وجود ندارد! وی نمیخواهد با قانون ها “احمقانه” شما محصور گردد. و میگه تنها یه توشه معاش میکنه، پس چرا خویش را محصور نماید؟ و این شما می باشید که می بایست با وی هماهنگ باشید، وی از منظور اش کوتاه نخواهد آمد. در اینگونه قوانینی، خوب میباشد بدانید چه موضوعاتی را تا چه حدی میتوانید تحمل نمائید.
اما این بهاین مضمون وجود ندارد که وی ظریف بر پایه ی منظور شما خوی نماید، در عین حالا بهاین معنا وجود ندارد که از توان نفوذ خویش برای پرهیز از خارج داخل شدن الگوها به کار گیری نکنید. شما ممکن استبعضی از رفتارها را دوست نداشته باشید البته اگرکه صورت دهند مورد بزرگی وجود ندارد. ولی در بعضی موردها مورد متعدد میباشد و شما اصلا نمی توانید آن کردار خاص را تحمل نمایید. به طبع در فرصتی مطلوب برای گزینش حدود و مرزهای این دونوع کردار بصورت روشن با یکدیگر کلام نمایید.
بدانید چه وقتی در معرض انفجار قرار دارید
زمانی همسر خودشیفته شما چیزی میگوید، بعدا اعلام کردن آن را انکار مینماید و یا این که داعیه مینماید که چیز دیگری گفتهمیباشد، ممکن میباشد شما به عقل خودتون شک وتردید نمایید!
اینجانب دیوونه ام؟ اینجا چه خبره؟
شخص خودشیفته ممکن میباشد اینسیرتکامل رفتارها را اجرا دهد تا شما تعادل خویش را از دست بدهید.
خواب دیدم؟ خل و چله؟ اینجانب دیوونهام؟
به احتمال زیاد، وی فقط به نیازش به طور لحظهای جواب میدهد و آنچه را که تا قبل از این گفته بود فراموش مینماید.
درایت پیشین از چنین موردها، به مراقبت خونسردی شما هنگام وقوع امداد میکند تا کمتر اذیت گردید.
انکار سرکشیهای هیجانی اورا تحمل نکنید
گه گاه شما از دست یکدیگر غمگین می شوید و نیاز دارید که مدتی جریان اتفاق افتاده را رها نمائید. البته اینکه چهطور میاقتدار از رمز مسائل رد شد، بسیار اصلی میباشد. در صورتیکه با تحقیر و بیاحترامی با شما سخن می شود، این فعالیت را تحمل نکنید. طریق واکنش با مساله را پیش از وقوع معلوم نمائید. از گذشته روشن سازی فرمایید که با انکار رفتارهای زشتش کنار نخواهید آمد.
مهارت گفتگو را بیاموزید
صرفا به جهت اینکه خودشیفته چیزی را میخواهند بدین مضمون وجود ندارد که وی مسلما بایستی آن را بدست آورد. صرفا به دلیل آنکه خویش را با اجبار ابراز مینماید، بدین معنا وجود ندارد که بایستی از مراد اش تبعیت فرمایید. شما می بایست بدانید که چقدر توان دارید، از آن به چه شکل و چطور به کارگیری نمایید و اقتدار خویش را در گفتگو عملی فرمائید.
مهارت های گفتمان مخصوصا با اشخاص سخت را خاطر بگیرید. این مهارت به اکثری از قضیه های معاش امروز و بعدی شما امداد خواهد کرد.