افسردگی چیست؟
امروزه افسردگی یک ایراد بسیار شایع و مخرب در جامعه میباشد. متاسفانه افسردگی میتواند با بیماریهای دیگر چه از نگاه فیزیکی چه از لحاظ خل وچل خطا گرفته خواهد شد. به همین استدلال بخش اعظمی از اشخاص شعور صحت از این بیماری ندارند و ممکن میباشد نتوانند بیماری را تشخیص دهند و در سود بیماری معالجه نشده باقی می ماند. افسردگی معالجه نشده میتواند یکیاز دلایل مهم قتل نفس میان اشخاص گوناگون جامعه باشد. امروزه افسردگی یکیاز نگرانیهای جامعه بشری میباشد. خوشبختانه امروزه تحقیقاتی زیادی در ارتباط با افسردگی انجام شده میباشد. تشخیص افسردگی برای روانشناسان و روانپزشکان با پژوهش ظریف علائم در شخص شکل می گیرد. روانشناسان می توانند بین گونه های و زیرگروه های گوناگون افسردگی تمایز قائل شوند. برای مثال یک روانشناس قادر است تفاوت بین افسردگی دوقطبی، افسردگی ماژور، افسردگی مزمن و افسردگی فصلی (SAD) دکتر روانشناس را تشخیص دهد.
دلایل اساسی افسردگی مشمول چه مواقعی میباشد؟
دلایل زیادی وجود دارا هستند که ریسک ارتقا و تحریک افسردگی را در اشخاص متعدد ارتقاء می دهد. مفاد پایین از اساسیترین دلایل افسردگی به شمار میرود:
سوء به کار گیری جنسی
یکیاز اساسیترین دلایل افسردگی، سوء استعمال جنسی میباشد. سوء به کار گیری جنسی، عاطفی و جسمی ریسک خطر ابتلا به افسردگی را ارتقاء میدهد.
مصرف داروهای خاص
بعضا از داروها مانند ایزوترتینوئین (که برای معالجه آکنه به کارگیری میشود)، داروی ضد ویروس اینترفرون آلفا و کورتیکواستروئیدها می توانند خطر ابتلا به افسردگی را ارتقاء دهند.
بحث و جدال دائمی
افسردگی در هر که دارنده جراحت پذیری بیولوژیکی برای ساخت افسردگی میباشد، ممکن میباشد در تاثیر اختلافات فردی یا این که اختلافات با اعضای خانواده یا این که دوستان باشد.
حیف کردن و مرگ عزیزان
اندوه و غم ناشی از مرگ یا این که تلف کردن یکی عزیزان، اگرچه طبیعی میباشد، البته ممکن میباشد خطر افسردگی را ارتقا دهد.
ژنتیک
سوابق خانوادگی افسردگی خطر ابتلا به آن را ارتقا می دهد. افسردگی ژنتیکی مانند بخش اعظمی از بیماریها روانشناختی امری بی آلایش وجود ندارد و بایستی آن را دور از شوخی گرفت.
مقاله بیشتر: آیا افسردگی ژنتیکی میباشد؟ نقش وراثت در ابتلا به افسردگی
رویدادهای اصلی
حتی اتفاقات بهتر مانند آغاز فعالیت تازه، خارج از التحصیلی یا این که تزویج می تواند باعث به افسردگی گردد. هجرت، حیف کردن کار یا این که درآمد، جدایی یا این که بازنشستگی نیز می تواند همین طور باشد. با این اکنون، سندرم افسردگی بالینی هیچوقت صرفا یک جواب “طبیعی” به اتفاق ها استرسزای معاش وجود ندارد.
مقاله بیشتر: دلتنگی در هجران | چه گونه حس افسردگی پس از سفر را از در بین ببریم؟
بقیه ایرادات فردی
مشکلاتی مانند انزوای اجتماعی به جهت بقیه بیماریهای دیوانه یا این که رخنه خانواده یا این که دسته اجتماعی میتواند در بروز افسردگی بالینی موءثر باشد.
بیماریهای بدون شوخی
گاهی افسردگی یاروهمدم با یک بیماری خاص دیگر صورت میدهد. گاهی نیز افسردگی یکی دلایل و عوارض یک بیماری فیزیکی دیگر میباشد.
سوء مصرف مواد
حدوداً ۳۰٪ اشخاص در گیر به سوء مصرف مواد نیز در گیر افسردگی ماژور یا این که بالینی میباشند. حتی در صورتی داروها یا این که الکل به صورت موقت منجر بهبودی شخص شوند، در غایت افسردگی را تشدید مینمایند.
پزشکان چهگونه افسردگی را تشخیص می دهند؟
اکثر ما فکرمیکنیم که برای تشخیص قطعی گونه های بیماریها می بایست تست خون اعطا کرد. برای معالجه افسردگی، تست خون نمیتواند بسیار اثرگذار و کارآمد باشد. در واقع، سخن با مریض میتواند مهمترین ابزار برای سنجش و تشخیص افسردگی به شمار آید. روانشناس برای تشخیص افسردگی در شخص به صورت روزانه علائم را نظارت مینماید.
برای تشخیص و معالجه اثر گذار افسردگی، روانشناس می بایست علائم را به خیر و خوبی آیتم تحقیق قرار دهد. وی ممکن میباشد از یکسری سوال های استاندارد برای تشخیص افسردگی به کارگیری نماید. در حالیکه معاینه فیزیکی حالت تن درستی مریض را نماد میدهد، کلام با مریض، می تواند به دکتر معالج در ارتباط بقیه مواقعی که به تشخیص افسردگی مربوط می شود، اطلاعاتی بدهد. مثلا یک مریض قادر است مواقعی مانند اخلاق و رفتار روزمره، رفتارها و عادتهای معاش را ذکر نماید.
تشخیص افسردگی اکثر اوقات امری طاقت فرسا میباشد. چون افسردگی بالینی قادر است به طرزهای متفاوت ظواهر خواهد شد. به عنوان مثال بعضی از کسانی که به افسردگی بالینی در گیر می شوند به شدت کناره گیر و بیتفاوت میشوند. در برخی دیگر افسردگی می تواند سبب اخلاق تحریک پذیر و عصبانیت شدید خواهد شد. در اشخاص افسرده، الگوهای خواب و سطح اشتها به صورت غیرطبیعی تغییر و تحول مینماید. از جمله یک شخص افسرده می تواند تمام روز را بخوابد و هیچ ماده غذایی مصرف نکند. و یااینکه تک تک روز را بیدار باشد و بسیار لبریز اشتها گردد.
علائم افسردگی نیز با وجود همهمه شدید در شخص ممکن میباشد بسیار معدود بروز داده خواهد شد. افسردگی قادر است یک نقص دانش آموز باشد و از راههای متفاوت بر روی تن، احساسات، اذهان و رفتارهای شخص اثر بگذارد.
روانشناس برای تشخیص افسردگی در ادامه چه چیزی میباشد؟
رواندرمانگر می تواند با معاینه بدنی، گفتاردرمانی و اجرا تست یک سری از وضعیت و بیماری های پزشکی که سبب ساز افسردگی می شود را رد نماید. رواندرمانگر یک نظارت بدون نقص تشخیصی را اعمال میدهد و دربارهی هرگونه سوابق خانوادگی افسردگی و یا این که بقیه بیماریهای کم عقل با مراجع سخن مینماید. دکتر معالج درباره علائم، زمان فرصت بروز و معالجههای که پیش از این اعمال دادهاید از شما سوالاتی می پرسد. همینطور از شما می پرسد که علائم ذیل را دارید یا این که نه؟
ناراحتی یا این که اندوه بیشتر روز یا این که به طور تقریبً هر روز
تلف کردن لذت در چیزهایی که هنگامی برای شما شادی بخش بودند.
تغییر و تحول عمده در وزن (ارتقا یا این که کاهش بیش تر از ۵٪ وزن در پهنا یک ماه) یا این که اشتها
بیخوابی یا این که خواب زیاد
حدوداً هر روز بیقراری جسمی و کرختی مفرط که به وسیله دیگر افراد قابل مشاهده میباشد.
خستگی یا این که تلف کردن انرژی
شم ناامیدی یا این که بیارزشی مداوم یا این که گناه
اشتباهات مداوم مرتبط با تمرکز یا این که تصمیم گیری
ذهن ها مکرر مرگ یا این که قتل نفس، نرمافزار قتل نفس یا این که مبادرت به قتل نفس
افسردگی چیست؟
امروزه افسردگی یک ایراد بسیار شایع و مخرب در جامعه میباشد. متاسفانه افسردگی میتواند با بیماریهای دیگر چه از نگاه فیزیکی چه از لحاظ خل وچل خطا گرفته خواهد شد. به همین استدلال بخش اعظمی از اشخاص شعور صحت از این بیماری ندارند و ممکن میباشد نتوانند بیماری را تشخیص دهند و در سود بیماری معالجه نشده باقی می ماند. افسردگی معالجه نشده میتواند یکیاز دلایل مهم قتل نفس میان اشخاص گوناگون جامعه باشد. امروزه افسردگی یکیاز نگرانیهای جامعه بشری میباشد. خوشبختانه امروزه تحقیقاتی زیادی در ارتباط با افسردگی انجام شده میباشد. تشخیص افسردگی برای روانشناسان و روانپزشکان با پژوهش ظریف علائم در شخص شکل می گیرد. روانشناسان می توانند بین گونه های و زیرگروه های گوناگون افسردگی تمایز قائل شوند. برای مثال یک روانشناس قادر است تفاوت بین افسردگی دوقطبی، افسردگی ماژور، افسردگی مزمن و افسردگی فصلی (SAD) دکتر روانشناس را تشخیص دهد.
دلایل اساسی افسردگی مشمول چه مواقعی میباشد؟
دلایل زیادی وجود دارا هستند که ریسک ارتقا و تحریک افسردگی را در اشخاص متعدد ارتقاء می دهد. مفاد پایین از اساسیترین دلایل افسردگی به شمار میرود:
سوء به کار گیری جنسی
یکیاز اساسیترین دلایل افسردگی، سوء استعمال جنسی میباشد. سوء به کار گیری جنسی، عاطفی و جسمی ریسک خطر ابتلا به افسردگی را ارتقاء میدهد.
مصرف داروهای خاص
بعضا از داروها مانند ایزوترتینوئین (که برای معالجه آکنه به کارگیری میشود)، داروی ضد ویروس اینترفرون آلفا و کورتیکواستروئیدها می توانند خطر ابتلا به افسردگی را ارتقاء دهند.
بحث و جدال دائمی
افسردگی در هر که دارنده جراحت پذیری بیولوژیکی برای ساخت افسردگی میباشد، ممکن میباشد در تاثیر اختلافات فردی یا این که اختلافات با اعضای خانواده یا این که دوستان باشد.
حیف کردن و مرگ عزیزان
اندوه و غم ناشی از مرگ یا این که تلف کردن یکی عزیزان، اگرچه طبیعی میباشد، البته ممکن میباشد خطر افسردگی را ارتقا دهد.
ژنتیک
سوابق خانوادگی افسردگی خطر ابتلا به آن را ارتقا می دهد. افسردگی ژنتیکی مانند بخش اعظمی از بیماریها روانشناختی امری بی آلایش وجود ندارد و بایستی آن را دور از شوخی گرفت.
مقاله بیشتر: آیا افسردگی ژنتیکی میباشد؟ نقش وراثت در ابتلا به افسردگی
رویدادهای اصلی
حتی اتفاقات بهتر مانند آغاز فعالیت تازه، خارج از التحصیلی یا این که تزویج می تواند باعث به افسردگی گردد. هجرت، حیف کردن کار یا این که درآمد، جدایی یا این که بازنشستگی نیز می تواند همین طور باشد. با این اکنون، سندرم افسردگی بالینی هیچوقت صرفا یک جواب “طبیعی” به اتفاق ها استرسزای معاش وجود ندارد.
مقاله بیشتر: دلتنگی در هجران | چه گونه حس افسردگی پس از سفر را از در بین ببریم؟
بقیه ایرادات فردی
مشکلاتی مانند انزوای اجتماعی به جهت بقیه بیماریهای دیوانه یا این که رخنه خانواده یا این که دسته اجتماعی میتواند در بروز افسردگی بالینی موءثر باشد.
بیماریهای بدون شوخی
گاهی افسردگی یاروهمدم با یک بیماری خاص دیگر صورت میدهد. گاهی نیز افسردگی یکی دلایل و عوارض یک بیماری فیزیکی دیگر میباشد.
سوء مصرف مواد
حدوداً ۳۰٪ اشخاص در گیر به سوء مصرف مواد نیز در گیر افسردگی ماژور یا این که بالینی میباشند. حتی در صورتی داروها یا این که الکل به صورت موقت منجر بهبودی شخص شوند، در غایت افسردگی را تشدید مینمایند.
پزشکان چهگونه افسردگی را تشخیص می دهند؟
اکثر ما فکرمیکنیم که برای تشخیص قطعی گونه های بیماریها می بایست تست خون اعطا کرد. برای معالجه افسردگی، تست خون نمیتواند بسیار اثرگذار و کارآمد باشد. در واقع، سخن با مریض میتواند مهمترین ابزار برای سنجش و تشخیص افسردگی به شمار آید. روانشناس برای تشخیص افسردگی در شخص به صورت روزانه علائم را نظارت مینماید.
برای تشخیص و معالجه اثر گذار افسردگی، روانشناس می بایست علائم را به خیر و خوبی آیتم تحقیق قرار دهد. وی ممکن میباشد از یکسری سوال های استاندارد برای تشخیص افسردگی به کارگیری نماید. در حالیکه معاینه فیزیکی حالت تن درستی مریض را نماد میدهد، کلام با مریض، می تواند به دکتر معالج در ارتباط بقیه مواقعی که به تشخیص افسردگی مربوط می شود، اطلاعاتی بدهد. مثلا یک مریض قادر است مواقعی مانند اخلاق و رفتار روزمره، رفتارها و عادتهای معاش را ذکر نماید.
تشخیص افسردگی اکثر اوقات امری طاقت فرسا میباشد. چون افسردگی بالینی قادر است به طرزهای متفاوت ظواهر خواهد شد. به عنوان مثال بعضی از کسانی که به افسردگی بالینی در گیر می شوند به شدت کناره گیر و بیتفاوت میشوند. در برخی دیگر افسردگی می تواند سبب اخلاق تحریک پذیر و عصبانیت شدید خواهد شد. در اشخاص افسرده، الگوهای خواب و سطح اشتها به صورت غیرطبیعی تغییر و تحول مینماید. از جمله یک شخص افسرده می تواند تمام روز را بخوابد و هیچ ماده غذایی مصرف نکند. و یااینکه تک تک روز را بیدار باشد و بسیار لبریز اشتها گردد.
علائم افسردگی نیز با وجود همهمه شدید در شخص ممکن میباشد بسیار معدود بروز داده خواهد شد. افسردگی قادر است یک نقص دانش آموز باشد و از راههای متفاوت بر روی تن، احساسات، اذهان و رفتارهای شخص اثر بگذارد.
روانشناس برای تشخیص افسردگی در ادامه چه چیزی میباشد؟
رواندرمانگر می تواند با معاینه بدنی، گفتاردرمانی و اجرا تست یک سری از وضعیت و بیماری های پزشکی که سبب ساز افسردگی می شود را رد نماید. رواندرمانگر یک نظارت بدون نقص تشخیصی را اعمال میدهد و دربارهی هرگونه سوابق خانوادگی افسردگی و یا این که بقیه بیماریهای کم عقل با مراجع سخن مینماید. دکتر معالج درباره علائم، زمان فرصت بروز و معالجههای که پیش از این اعمال دادهاید از شما سوالاتی می پرسد. همینطور از شما می پرسد که علائم ذیل را دارید یا این که نه؟
ناراحتی یا این که اندوه بیشتر روز یا این که به طور تقریبً هر روز
تلف کردن لذت در چیزهایی که هنگامی برای شما شادی بخش بودند.
تغییر و تحول عمده در وزن (ارتقا یا این که کاهش بیش تر از ۵٪ وزن در پهنا یک ماه) یا این که اشتها
بیخوابی یا این که خواب زیاد
حدوداً هر روز بیقراری جسمی و کرختی مفرط که به وسیله دیگر افراد قابل مشاهده میباشد.
خستگی یا این که تلف کردن انرژی
شم ناامیدی یا این که بیارزشی مداوم یا این که گناه
اشتباهات مداوم مرتبط با تمرکز یا این که تصمیم گیری
ذهن ها مکرر مرگ یا این که قتل نفس، نرمافزار قتل نفس یا این که مبادرت به قتل نفس